«ملاقات خصوصی»؛ عشقی که عریان و بیپروا به نمایش درآمد
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۱۴۳۶۰
ایسنا/خراسان رضوی یک منتقد سینما گفت: ملاقات خصوصی عاشقانهای مواج است که کارگردان آن را بسیار بیپروا، جسورانه و عریان به نمایش درآورده است.
مصطفی کیانیان در گفتوگو با ایسنا در خصوص فیلم «ملاقات خصوصی» اظهار کرد: شاید فیلم ملاقات خصوصی به اندازه ابد و یک روز سعید روستایی، ابلق نرگس آبیار و یا مغزهای کوچک زنگزده هومن سیدی در بطن خیابانهای پایین شهر اتفاق نیفتد، اما دور از موفقیت آنها در گیشه نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کیانیان افزود: فیلم بدون مقدمه ما را به تنه اصلی روایت پیوند میزند. عاشقانهای مواج که هر لحظه معشوقه فیلم (پروانه) در صداقت عاشق شک میکند و موجهای خروشان عشق به ساحل آمدهاش به دریای شرم و حیای زنانهاش باز میگردند. عشقی که کارگردان آن را بسیار بی پروا، جسورانه و عریان به نمایش میگذارد. تصویری که بنابر اتکای محفوظات نگارنده در سینمای ما پس از انقلاب کم سابقه است.
این منتقد سینما گفت: «امید شمس» کارگردان فیلم دقایق گنگ و مبهم ابتدای فیلم که تنها بازی در سکوت پریناز ایزدیار (در نقش پروانه) آن را قابل تحمل کرده را با رونمایی باشکوه از فرهاد (با بازی هوتن شکیبا) صیقل میدهد. بالا رفتن رول آپ کابین ملاقات زندان و انعکاس تصویر عشاق در شیشهها به قدری استادانه در دکوپاژ قرار گرفته که بیننده را متقاعد میکند نباید تا انتهای فیلم سالن سینما را ترک کند.
کیانیان عنوان کرد: جلوتر کارگردان در جریان ورود کامران (پیام احمدنیا) به فضای فیلم هم سربلند از امتحان بیرون میآید و کارگردان جوان نشان میدهد دانش کافی برای معرفی پرسوناژ به بیننده را دارد. با روی ریل قرار گرفتن فیلم به راحتی میتوان فهمید سرعت پیشروی داستان قابل قبول بوده و کارگردان از پس تکوین شخصیتها بر آمده است.
این منتقد سینما افزود: ایمان (ایمان شمس) شاید تنها کاراکتری است که دم نکشیده است. اگر ریز بینانهتر به فیلم دقت کنیم، میبینیم که وصله ناجور فیلم است. ارتباط نه چندان قوی وی با بدنه روایت، بازی نچندان دلچسب هنرپیشه درشت هیکل و شاید قبول این نکته که بدون وجود ایمان مسیر و جریان فیلم تغییر نمیکرد، ما را نسبت به خلق این شخصیت اندکی دودل میکند و میتوان شخصیت ایمان را یکی از ضعفهای روایت داستان دانست.
کیانیان تصریح کرد: اما فرشته بیشک آیینه تمام نمای نویسنده است و حرف های او را به زبان جاری میکند.
وی گفت: بازی درخشان ریما رامینفر(فریبا) در کنار طراحی و اجرای گریم خوب در خوش نشستن این نقش کاملا موثر است. اولین حضور فریبا مقابل دوربین با چهره و نوع آرایشی که تلاش میکند طبقه اجتماعی خود را کتمان کند، مشهود است. اگر نویسنده فرصت بیشتر و پررنگتری به فریبا میداد امروز پشیمان نبود.
فیلمنامه و ایده اصلی فیلم تحسینبرانگیز است
این منتقد سینما اضافه کرد: با در نظر گرفتن تمام این ضعفها و حتی پایان شوالیهای فیلم که اگر به گونهای دیگر بود، تمام تلاش کارگردان برای کش و قوس دادن به شخصیت پیچیده فرهاد را بی معنی میکرد، ناحق نیست اگر بگوییم فیلمنامه و ایده اصلی آن تحسین برانگیز است.
وی ادامه داد: شاید ایرادات کار را بتوان در فرم اثر جستجو کرد، آنجا که نوک پیکان انتقادات به سمت موسیقی سنگین فیلم نشانه میرود. موسیقی و حتی افکتهای صوتی به شکلی اغراق آمیز در جایجای فیلم شنیده میشود، میتوان گفت بار دراماتیزه کردن فیلم را در اکثر سکانسها موسیقی به دوش میکشد.
کیانیان گفت: شاید بهتر بود بخشی از این بار را کارگردان روی نور، لنز یا دیگر اجزای تصویر متمرکز میساخت. کاری که در برخی از سکانسها مثل قدم زدن پروانه در دشت و صحنه موسوم به «دست و گندمزار» اتفاق افتاده است.
این منتقد سینما بیان کرد: فرم و فضای عمومی روایت در بین فیلمهای تاکنون ساخته شده در ملاقات خصوصی نمود ندارد، اما میتوان رگههایی از فیلم پیامبر (A Prophet ۲۰۰۹) را درون فیلم جستجو کرد. با این تفاصیل فیلم ملاقات خصوصی فارغ از هر قضاوتی با داستان گویی سادهاش با بازیهای روان و تاثیرگذارش و حتی با همان موسیقی جفت نشدهاش در ارتباط با مخاطب موفق است.
«ملاقلات خصوصی» اولین ساخته امید شمس به تهیهکنندگی امیر بنان است که در چهلمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و از فیلمهای پرمخاطب جشنواره بود. هوتن شکیبا و پریناز ایزدیار ایفاگر نقشهای اصلی بودهاند و در کنار آنها ریما رامینفر، رؤیا تیموریان، سیاوش چراغیپور، نادر فلاح و شیرین آقاکاشی از دیگر بازیگران هستند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری نقد فیلم فیلم ملاقات خصوصی فیلم استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی علمی و آموزشی استانی ورزشی زنجان استانی فرهنگی و هنری كرمانشاه استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی علمی و آموزشی منتقد سینما ملاقات خصوصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۱۴۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده